یک روز یک مرد جوان رفت پیش دکتر وینسنت پیل و بهش گفت:
- آقای دکتر من خسته شدم. من نمی تونم از پس مشکلاتم بر بیام. لطفاً به من کمک کنید. دکتر پیل جواب داد:
- باشه فقط یکم صبر کن من یک سخنرانی دارم بعد از سخنرانی به تو جایی رو نشون میدم که هیچ کس اونجا مشکلی نداره. مرد جوان خوشحال میشه و میگه:
- باشه من منتظرم. هر طور شده به هر قیمتی من به اونجا میرم. بعد از سخنرانی پیل اون مرد رو به اون مکان برد. میتونید حدس بزنید اونجا کجا بود؟
قبرستان پیل یه نگاهی به مرد جوان انداخت و گفت:
- اینجا 150 نفر اقامت دارن بدون اینکه مشکلی داشته باشن. مطمئنی که میخوای به اینجا بیای؟ واقعاً همینطوره. همه ما توی دنیایی زندگی میکنیم که پر از مشکلاته و تا پایان عمرمون با اونها دست و پنجه نرم می کنیم. فقط زمانی خلاص میشیم که عمرمون توی این دنیا به پایان برسه. پس بهتره برای پیروزی از مشکلاتمون از خدا کمک بخواهیم و زمانیکه با آنها روبرو میشیم اون رو یک چیز عادی بدونیم. توی مسابقه دو با مانع شرکت کنندگان موانع را جزئی از مسابقه میدانند و برای رسیدن به خط پایان و پیروزی موانع را پشت سر میگذارند و هرگز به خاطر اینکه ممکنه با موانع برخورد کنند از دور مسابقه خارج نمیشن. زندگی ما هم مثل مسابقه دو با مانع میمونه. بهتره ازش فرار نکنیم بلکه خودمون رو برای مقابله با اونها آماده کنیم. حالا بهتره اینکار رو بکنیم : هرگاه با آزمایشها روبرو میشوید آن را کمال شادی بیانگارید، زیرا میدانیم گذار ایمان شما از بونه آزمایشها پایداری به بار می آورد. * پس: دلسرد نمیشویم هر چند انسان ظاهری ما فرسوده میشود انسان باطنی روز به روز تازهتر میشود.*چون: در سختیها نیز فخر میکنیم، زیرا میدانیم سختیها بردباری به بار میآورد و بردباری شخصیت را میسازد و شخصیت سبب امید میشود و امید به سرافکندگی نمیانجامد. *
------------------------------------ستاره ها(*) آیاتی از انجیل میباشند